آیین دادرسی یکی از بنیادهای اساسی حقوق است که بخش مهمی از این دانش را دربر میگیرد، زیرا هر آنچه در دادگاهها از لحظۀ نخستِ اقامۀ دعوا از سوی یکی از طرفین تا خاتمۀ دعوا نیاز است، در این حوزه از علم حقوق قرار میگیرد. دانش حقوق شاخههای متفاوتی دارد و این شاخهها گذشته از اصول کلی حقوق، هرکدام از اصول و قواعد ویژهای بهره میبرند و حل اختلاف آنها و قضاوت در آنها نیز بر مبنای همان اصول و قواعد صورت میپذیرد. ازاینرو، آیین دادرسی در آنها نیز متفاوت است. به همین دلیل در ایران برای دعاوی حقوقی و کیفری، آیین دادرسی جداگانهای به تصویب مجلس رسیده است. در این مقاله کوشش شده نشان داده شود که آیین دادرسی در دیوان عدالت اداری با دادگاههای حقوقی و کیفری متفاوت است، زیرا سرشت این دادگاهها و مبانی آنها با هم تفاوت دارد. ازاینرو نمیتوان آیین دادرسی آن دادگاهها را بر دیوان عدالت اداری حاکم کرد. نتیجۀ نوشتار حاضر این است که قانون جدید دیوان عدالت اداری نیز با آنکه عبارت «آیین دادرسی» را در عنوان خود بهکار برده، نتوانسته است آیین دادرسی ویژۀ این نهاد را وارد نظام حقوقی ایران کند.
آشتیانی، محمدحسن (آذر 1383)، «آیین دادرسی شورای دولتی فرانسه»، فصلنامۀ قضاوت، سال سوم، شمارۀ 28.
امامی، محمد؛ واعظی، مجتبی؛ سلیمانی، مهستی (1391)،ضوابط دعاوی قابل طرح در دیوان عدالت اداری، تهران: نشر میزان.
انصاری، علی و مبین، حجت (تابستان 1390)، «بررسی انتقادی رویۀ دیوان عدالت اداری در ارتباط با سازمان تأمین اجتماعی»، فصلنامۀ حقوق، دورۀ 41، شمارۀ 2.
انصاری، ولیالله (1388)، آموزش در دیوان عدالت اداری در مجموعه مقالات همایش دیوان عدالت اداری: صلاحیت قضایی و دادرسی اداری، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی.
بادینی حسن و زینب عصمتی (تابستان 1391)، «نقدی بر آرای دیوان عدالت اداری در پرتو اصول حاکم بر تأمین اجتماعی»، مجلۀ حقوقی دادگستری، شمارۀ 87.