پول موضوع برخی از احکام فقهی و حقوقی است و نظریههای فقهی موجود که برای پول با ماهیت گذشته و حالت ثبات نسبی ارزش ارائه شدهاند، پاسخگوی نیازهای واقعی در وضعیت فعلی نیستند. بررسی تحلیلی وظایف پول نشان میدهد که مقدار ذخیره ارزش، نیز جزء وظایف آن میباشد و نظریه قدرت خرید درباره ماهیت پول به دلایلی ترجیح دارد که فقیه بدون شناخت ماهیت امروزی آن نمیتواند دربارهاش حکمی صائب صادر کند، فقیه برای دستیابی به حکم صحیح هر پدیده نخست باید موضوع آن حکم را بهطور کامل بشناسد. ماهیت پول امروز اساساً متفاوت از ماهیت پول چهاده قرن پیش است، بالتبع احکام آن نیز دگرگونی اساسی مییابد، از اینرو شناخت ماهیت آن اهمیت ویژهای یافته است. موضوع کاهش ارزش پول و لزوم جبران یا عدم جبران کاهش ارزش پول مورد توجه محافل اقتصادی و فقهی است حال سؤال این است که مقوّم مثلیت پولهای اعتباری چیست؟ قدرت خرید است یا ارزش اسمی و ظاهری آن؟ آیا مقدار ذخیره ارزش نیز جزء وظایف پول اعتباری است؟ مخالفان جبران کاهش ارزش، پول را از مثلیات میدانند و ارزش اسمی را مقوم مثلیت میشمارند و جبران کاهش ارزش پول را مصداق ربا میدانند و در مقابل، طرفداران لزوم کاهش ارزش، پول را مثلی میدانند ولی ارزش حقیقی یا قدرتخرید را مقوم مثلیت پولهای اعتباری میشمارند، از اینرو لزوم جبران کاهش ارزش را مصداق ربا نمیشمارند با توجه به اینکه کاهش ارزش پول، جزء اصل دین بوده و در مادۀ 522ق.م مطالبۀ خسارت برای دیون پولی پذیرفته شده است. پس علاوه بر مطالبۀ میزان کاهش ارزش پول، میتوان خسارت مفروض قانونگذار را که در مادۀ 522 ق.آ.د.م پیشبینی شده مطالبه کرد. در این مقاله ادله موافقان و مخالفان دخالت قدرت خرید در تقویم مثلیّت پولهای اعتباری به همراه نقد و بررسی و به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای بیان شده است.