عقد نکاح بهعنوان تشکیلدهندۀ بنیان خانواده، باید بر اساس صداقت زن و شوهر و اطرافیان آنان ایجاد شود. اما گاهی طرفین عقد یادشده یا اطرافیان آنان صداقت را فراموش کرده، با کتمان واقعیت به انعقاد آن اقدام میکنند که از آن به تدلیس تعبیر میشود که روزبهروز هم میزان ارتکاب و مصادیق آن افزایش مییابد. قانون مدنی در خصوص تدلیس در نکاح و آثار آن باوجود آنکه وجود تدلیس را در عقد بیع موجب خیار فسخ دانسته، هیچگونه حکمی مقرر نکرده است. ابتدا مفهوم تدلیس از نظر فقهی و حقوقی بررسی شده و ایرادات مربوط به این مفاهیم تبیین و سپس به قلمرو تدلیس از حیث تدلیسکننده اشاره شده است که تدلیس از جانب اشخاص ثالث نیز پذیرفته شده و آنگاه شرایط و آثار تدلیس مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که برای تحقق تدلیس، نیازی به انجام عملیات متقلبانه نیست و در مواردی حتی سکوت نیز تحققبخش تدلیس است. از نظر آثار نیز زیاندیده افزون بر اختیار فسخ نکاح، میتواند زیانهای وارده بر خود را از تدلیسکننده درخواست کند و همچنین تدلیسکننده در مواردی مسئولیت کیفری نیز خواهد داشت