نسبت مبانی اخلاقی قانون اساسی ج.ا.ایران و حقوق عمومی مدرن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه حقوق خصوصی دانشکده حقوق دانشگاه قم

2 دانشیار گروه حقوق عمومی دانشکده حقوق دانشگاه قم

3 دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه قم

10.22034/law.2025.62538.3400

چکیده

در این نوشتار در پاسخ به پرسشِ نسبت میان مبانی اخلاقی قانون اساسی ج.ا.ایران و حقوق عمومی مدرن و با روش تحلیلی و تطبیقی، برآنیم تا نشان دهیم در قانون اساسی ج.ا.ایران در عین حال که هیچکدام از رویکردهای اخلاقی حقوق عمومی مدرن یعنی فایده‌گرایی و وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی اخلاقی، بطور مطلق پذیرفته یا نفی نشده اند، لکن قانون اساسی دارای ظرفیتی ازترکیب مبانی اخلاقی است که می تواند نوعی از" تعامل سازگار" را از طریق ذیل با رویکردهای مذکور در حقوق عمومی مدرن سامان دهد: اولا، ًدر قانون اساسی هرچند انسان موجودی " درحال شدن" است؛ اما تضمین " کرامت و ارزش والای انسان"و" حاکمیتِ غیرقابل سلبِ انسان برسرنوشت اجتماعی خویش" در کنار" نفی ابزارانگاری و شیء انگاری زن" بگونه ای مندرج شده اند که می‌توانند نوعی از تعامل و قرابت با اصل هدف بودن انسان را_ صرفنظرازتطابق یا عدم تطابق کامل با اصل مذکور در فلسفه اخلاق کانت_ تداعی کنند. ثانیا، ً‌بر خلاف دیدگاه های اصلی حقوقی و اخلاقی مدرن که مبتنی بر قرارداد اجتماعی اند، آنچه که در پیوند حقوق عمومی و اخلاق در قانون اساسی مورد تاکید است، تقدم بنیادهای اخلاق گرایانه برای قرارداد اجتماعی وسازگاری حق تعیین سرنوشت با اخلاق از طریق تصریح به 2 اصل است: 1-تعهدِ توامان حاکمان و مردم به اخلاق 2- سازگاری میان قرارداد اجتماعی و اخلاق از طریق اصالت قاعده اخلاقی " نفی سلطه گری و سلطه پذیری فردی یا گروهی و محوهرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی در جامعه"

کلیدواژه‌ها

موضوعات