حق بر اقناع؛ چشم‌اندازی از منظر مطالعات تطبیقی فقه و حقوق شهروندی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکترای حقوق عمومی و بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی

2 دکتری حقوق عمومی، گروه حقوق عمومی، دانشگاه ازاد اسلامی واحد سیرجان

10.22034/law.2023.57479.3295

چکیده

دوگانه همگرا و واگرای «مشروعیت» و«پذیرش زمینه اجتماعی»، الزام حکمی و حقوقی و یا حداقل، الزام اخلاقی را قاعدتاً بر نوعی توجیه یا اقناع درونی به انجام عمل درست استوار می‌سازد. در واقع، عمل بر پایة دلائل موجه، چیزی غیر از اجبار بیرونی یا ترس از مجازات‌های قانونی و فشار اجتماعی در اجرای برنامه‌ها و رویکردهای حکمرانی است و در این میان، حقی را برای شهروندان و تکلیفی را بر ذمه حاکمیت صورت‌بندی می‌نماید. بر این اساس، این نوشته توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای، به تشیید مبانی و ادله این حق در حقوق عمومی، به عنوان حق حاکم و مقدمه (معلق علیه) شکل‌گیری تکالیف در نسبت حکومت و شهروندان می‌پردازد. این حق، مقوله‌ای والاتر از حق دسترسی به اطلاعات بوده و به عنوان حقی پیامدگرا، می‌تواند الزام‌آوری قوانین را بر امری غیر از قوه قهریه و براساس قدرت نرم استوار سازد؛ همچنانکه اقناع‌پذیری، در بکارگیری اصول تفسیری مانند برائت و استصحاب در حوزه حکمرانی (برخلاف حوزه فردی و عبادی)، به عنوان اصلی محدودکننده، رتبه و گستره اعمال اصول لفظیه و عملیه را تنظیم می‌نماید. افزون بر این، حق بر اقناع، می‌تواند کارآمدی عینی حکومت را در ذهنیت تحلیل‌گرای افکار عمومی مبرهن و مستدل نماید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات